گفتوگوی اختصاصی با خانم دکتر زهرا سجادی
هشدارهایی که شنیده نشد
گفتوگوی اختصاصی با خانم دکتر زهرا سجادی
کشور ایران در حال حاضر تجربه حدود سه دهه تصویب و اجرای سیاستهای کنترل جمعیت و برنامههای تنظیم خانواده در جهت کاهش رشد جمعیت را پشت سر گذاشته است. این سیاستها بر روند رشد جمعیت تأثیر گذاشته و آن را از رقم 3.9 % برای دوره 65-1355 به 1.3 % در سال 1390 رسانده است.در برنامه اول توسعه مربوط به اواخر دهه شصت، هدف سیاستهای مذکور جلوگیری از افزایش بیرویه جمعیت و کاهش نرخ باروری کل به 3/2 فرزند برای هر مادر تا سال 1390 ذکر شده بود که بسیاری از جمعیتشناسان براساس تجربه برنامههای کاهش باروری در سایر کشورها حصول به این هدف را در بازه زمانی تعیین شده دشوار بلکه غیر ممکن میدانستند.
در حالیکه این هدف یک دهه زودتر محقق گردید بهطوری که در سال 1379 ایران به نرخ باروری نزدیک به سطح جایگزینی یعنی 2/2 فرزند برای هر مادر رسید.
اما در خلال سالهای اخیر همواره هشدارهایی نسبت به کاهش زاد و ولد در کشور و پیر شدن جمعیت مطرح بوده، . معضلی که بسیاری از کارشناسان آن را حاصل تداوم سیاست کنترل جمعیت در دهه 60 عنوان میکنند. مقام معظم رهبری طی سالهای اخیر بارها هشدار دادند و بر لزوم توقف سیاستهای کنترل موالید تأکید کردند.
کاهش هشدارآمیز نرخ باروری و رشد جمعیت واقعیتی بود که سر شماری به ما گوشزد میکرد، اما با وجود تأکیدات مقام معظم رهبری باز هم با غفلت مسئولان مواجه شد. هم اکنون اما با یک حقیقت جدی در ارتباط با نسل آینده مواجه هستیم و آن حقیقت چیزی نیست جز «بحران جمعیت.»
خدمت خانم دکتر زهرا سجادی معاون «مرکز زنان و خانواده ریاست جمهوری» رسیدیم تا از نگاه ایشان به این مسأله بپردازیم.
خانم دکتر سجادی اعتقاد دارند هر چند سیاست تحدید موالید در زمان خودش سیاست درستی به حساب میآمد، اما در اجرا دچار افراط شد و هر چند بسیار جلوتر از برنامه پیشبینی شده پیش رفت، اما پایش نکردن اوضاع جمعیتی سبب شد تا به موقع متوقف نشود و تغییر جهت ندهد و سیاستهای آموزشی و بهداشتی همچنان برپایه برنامههای سابق کنترل جمعیت در دانشگاهها، مدارس و مراکز بهداشتی درمانی پیش میرود که سریعتر باید اقدامات لازم در خصوص تغییر برنامهها صورت بگیرد. ایشان همچنین حمایت های غرب از کاهش جمعیت در ایران و تبلیغات آنها را دلیلی بر دخالت دشمنان در این مسأله دانستند.
در بحث دلایل رشد منفی جمعیت عوامل مختلفی دخالت دارند که یکی از آنها را میتوان سیاست گذاریهای دولت در دهه 60 دانست. اما میبینیم که سیاستگذاریهای غرب هم در راستای کاهش جمعیت کشور ما بوده و از این سیاست بسیار حمایت کردند و در این راستا از ظرفیت مسائل زنان در قالب ضرورت تحول در زندگی زنان استفاده کرده اند. تحلیل حضرتعالی از این مسأله چیست؟
جمعیت کشور ما بسیار بحرانی است. یک جریانی از اوایل انقلاب شروع شد و آرام آرام جلو آمد تا به اینجا رسید. قبلاً باور خانوادهها این نبود که بتوانند جمعیت را کنترل کنند و جمعیت ما این نبود اما آرام آرام اینقدر تبلیغات گسترده شد که توانستند این تغییر و تحول را ایجاد کنند. این سیاست، تغییرات فرهنگی بسیاری را در پی داشت. این تغییر و تحول به گونهای شده که خانمهای جامعهی ما نه تنها فرزندآوری را ارزش نمیدانند، بلکه آن را به عنوان ناهنجاری مطرح میکنند و دقیقاً تغییر فرهنگ این موضوع را ایجاد کرده است. به گونهای که اگر کسی چند بچه داشته باشد، عقبمانده و متهجر و کسی که بچه ندارد یا یک بچه دارد، روشنفکر است. این تغییر فرهنگ در طی زمان اتفاق افتاده است. بنا به فرمایش مقام معظم رهبری این تغییر را در کشور ما ایجاد کردهاند که باید اصلاح شود. باید دربارهی چگونگی این اصلاح، تدبیر کنیم. مثلاً قبلاً تبلیغاتی را روی جعبهی نبات و گز و... میدیدید که مردم را به داشتن فرزند کمتر تشویق میکرد. کشورهایی مثل کشور ما هزینهی این تبلیغات را از سازمان ملل تأمین میکردند.آنقدر این فرهنگ رخنه کرده بود که در تمام رشتههای دانشگاهی درس عمومی تنظیم خانواده گنجانده شد. در کتابهایی که از سال 1346 تا امروز در دست دانشجویان ما قرار دارد، آمده است اگر جمعیت با همین روال پیش رود، بعد از سال نود، به هر ایرانی فقط یک لیوان آب میرسد یا یک خانواده سه یا چهار نفری بیش از یک اتاق سه در چهار نمیتوانند داشته باشند. یعنی آنقدر جمعیت زیاد میشود که مکان هم کم میآید. آنقدر در مورد آیندهی کشور راهنمایی کردند که آن عالم و مرجع تقلید میگوید، اگر این مطالب محقق شود، جلوگیری لازم است و وظیفهی ما این است که نگذاریم ملت مسلمان به ضعف و ذلت دچار شود. نظر این عالم را در کتابهای درسی گنجاندند که دانشجویان بخوانند و بگویند جامعهی مؤمن، مسلمان و شیعه به علما اهمیت میدهند.
آنقدر سیاهنمایی اتفاق افتاد که برخی علما نیز به این نتیجه رسید که باید این موضوع را تحریم کنند. در همهی بخشهای کشور ما این تغییر فرهنگ را ایجاد کردهاند. حتی قانون منع فرزند سوم به بعد را که اگر بچهی سوم به بعد به دنیا آید، نمیتواند شناسنامه، بیمه و حق اولاد داشته باشد. این قوانین را وضع کردند و کار فرهنگی مورد نظر خود را انجام دادند، تبلیغات و شعارهایی که لحظهای است، ولی تأثیر خود را میگذارد. اکنون متوجه اشتباه خود شدهایم.
غرب هم بسیار از این مسأله حمایت کرد. کسانی که تأثیرگذار بودند اشتباه کردند و تحتتأثیر غرب و تبلیغات سوء دشمنان قرار گرفتند. میخواستند جمعیت کم و محدود شود تا دشمن راحتتر بتواند بر ما غلبه کند. اما غافل از اینکه قرآن میفرماید«کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَة»ً. در جنگ بدر 313 نفر اصحاب پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) در برابر بیش از هزار نفر پیروز شدند. آنها فکر میکنند اگر جمعیت ایران کم شود، میتوانند بر ما فائق شوند. همان طور که جمعیت ایران کم میشود، در واقع جمعیت نخبگان هم کم میشود. تصور کنید ایران که از نظر مدارج علمی در ردههای بالا قرار دارد و روزبهروز در حال پیشرفت است، به دلیل کمبود نخبگان از پیشرفت بازماند که این ترفند دشمن است.
به طور کلی افزایش جمعیت در چه صورت تهدید و در چه صورت فرصت است؟
افزایش جمعیت ممکن است تهدید باشد، زمانی که یک جمعیت بیکارِ تنپرورِ غیرفعال داشته باشیم. اگر جامعهای به چنین وضعیتی دچار شود، به دولت و کشور فشار بسیار میآید. طبیعی است وقتی جامعهای مولد نباشد و تولید علم، تکنولوژی، محصولات کشاورزی و صنعت نکند، باید جیرهخوار دشمن باشد.اگر آمار دقیقی در خصوص وضعیت جمعیتی کشور دارید بفرمایید؟ با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر توقف سیاستهای کنترل جمعیت، آیا این برنا مهها به طور کامل متوقف شده است یا خیر؟
بله. دقیقاً مشخص است که رشد جمعیت در بعضی از استانها نزدیک 2 است. در برنامه اول توسعه مربوط به اواخر دهه شصت، هدف سیاستهای مذکور جلوگیری از افزایش بیرویه جمعیت و کاهش نرخ باروری کل به 3/2 فرزند برای هر مادر تا سال 1390 ذکر شده بود که بسیاری از جمعیتشناسان براساس تجربه برنامههای کاهش باروری در سایر کشورها حصول به این هدف را در بازه زمانی تعیین شده دشوار بلکه غیر ممکن میدانستند.در حالی که این هدف یک دهه زودتر محقق گردید بهطوری که در سال 1379 ایران به نرخ باروری نزدیک به سطح جایگزینی یعنی 2/2 فرزند برای هر مادر رسید.
نمودار زیر روند تغییرات نرخ باروری کل در ایران را طی چند دهه گذشته نشان می دهد.
متأسفانه ما بسیار جلوتر از تبلیغات دشمن پیش رفتهایم. سازمان ملل برای این کار بودجه در اختیار ایران قرار میدهد. یعنی وسایل پیشگیری از بارداری به رایگان در مراکز بهداشت در اختیار افراد قرار میگرفت و بعد از این همه پیگیریهایی که ما داریم از طریق دولت، شورای عالی فرهنگی، شورای اجتماعی زنان و مرکز آمار زنان انجام میدهیم، هنوز این اقلام را در اختیار زنان قرار میدهند و بهانه میکنند که ما برای پیشگیری از خطر و سلامت مادر این کار را انجام میدهیم، زیرا اگر مادران فرزند زیادتری به دنیا آورند، فرزند آنها به خطر میافتد. مگر مادران ما چطور بچهدار میشدند، سالمتر هم بودند و این مشکلات هم رفع میشد. ولی امروز به دلیل مسائل شغلی و فرهنگ اجتماعی خانمها، تبلیغات دشمن بسیار بر آنان اثر گذاشته است. مادران ما به جای تعهد به خانواده، بیشتر به اجتماع تعهد دارند.
شما به مسأله تغییر فرهنگ خانم ها اشاره فرمودید این مسأله به دلیل نقش و جایگاه زنان در خانواده بسیار اهمیت دارد. متأسفانه میبینیم که سبک زندگی زنان در مناسبات خانواده و همچنین در اجتماع روز به روز در حال تغییر است. این مسأله تأثیر خود را در بحث جمعیت هم نشان داده است. رسانه های فراملی و حتی رسانه های داخلی در تغییر سبک زندگی زنان بسیار نقش داشته اند. به نظر شما چگونه میتوان این وضعیت را اصلاح کرد؟
گویندگان در مجامع مختلف به خصوص مجامع خانمها، وبلاگنویسان، سایتهای خبری و امثال شما میتوانند بسیار مؤثر باشند. ما باید فرهنگ جامعه را تغییر دهیم. تغییر دادن این فرهنگ تلاش و کار بسیار میخواهد. دشمنان سالها روی این موضوعات کار کردند، حالا ما باید آنها را خنثی کنیم. زمینهی این خنثی کردن باید فراهم باشد. این تغییر فرهنگ صورت گرفته و دید مردم را به جمعیت منفی کرده است. اکنون باید گفتمان رهبری را در جامعه از طریق قلم زدن، هنر یا با سبک و سیاقی که سبک زندگی را عوض میکند رواج دهیم.بحث این است که ما الگو داریم یا نه. ما نمیگوییم مثل حضرت زهرا باشیم، هیچکس نمیتواند باشد. اما میتوانیم ایشان را به عنوان یک الگو بپذیریم. ما از الگوهای اصیل فاصله گرفتهایم و سبک زندگی ما غربی شده است. شما متأسفانه در جامعه میبینید که حیوانات وارد زندگی انسانها شدهاند، سبک زندگی دینی را دارند تغییر میدهند. در زندگی غربی اگر کسی بخواهد فرزند را از ارث محروم کند، اموال خود را به سگش میبخشد. متأسفانه این فرهنگ در حال رواج است. مردم در کشورهای دیگر ترجیح میدهند که محبت را نثار حیوانات کنند. باید به حیوانات هم توجه کرد و در اسلام به آن تأکید شده است، اما نه این حالتی که به وجود آمده است. این موضوع نشاندهندهی این است که فرزندآوری را دوست ندارند، اما حیوانات را دوست دارند، زیرا در قبال حیوانات مسئولیت ندارند.
طی دو دهه اخیر فرهنگی در کشور ما به وجود آمد مبنی بر اینکه رشد جمعیت یعنی از دست دادن زمینه های توسعه و رشد اقتصادی یا به عبارتی کنترل جمعیت شرط مقدماتی توسعه، رشد و پیشرفت است. نظر شما در این خصوص چیست؟ آیا این فرضیه صحیح است؟
خیر، زیرا کاهش جمعیت به کاهش نخبگان می انجامد و اگر نخبگان کم شوند همهچیز کم میشود. مثلاً قدرت نظامی ایران در جنگ جوانان هستند. اما نتیجهی جنگ با داشتن جمعیت پیری که توان جنگیدن نداشته باشند شکست است. با داشتن جمعیت پیر، پویایی و نشاط در جامعه از بین میرود. در حال حاضر تمام سرمایهی ایران نیروی انسانی جوان، پویا و بانشاط است که دشمن میخواهد این موقعیت را به خطر اندازد. مثلاً دختران جوان ما دوست ندارند بچهدار شوند. این دختران جوان آرام آرام به پیری میرسند و جمعیت دیگر جایگزین ندارد. جمعیت جوان کشور کم میشود و اگر به این شکل پیش رویم، در چند سال آینده اکثریت جامعهی ما پیر هستند و جمعیت پیر هم توان علمی، پویایی و رشد ندارد.در زمان جنگ جوانان اشتیاق بسیار زیادی برای رفتن به جبهه داشتند گاهی باید آنها را از جبهه رفتن منع میکردیم. چون با سن بسیار پایین مشتاق رفتن به جبهه بودند دشمنان هم دقیقاً به این مسأله واقف هستند و میدانند که نمیتوان این روحیه ایثار و شهادت را از جوانان ما گرفت. لذا میدانند اگر جامعه به پیری برسد، این پویایی تمام میشود و توان جنگیدن هم نخواهیم داشت، دشمن همین را میخواهد.
یکی از معضلاتی که در کشور ما وجود دارد مسألهی بیکاری جوانها است. به نظر شما این مسأله چه اندازه در کاهش جمعیت تأثیر دارد؟
بحث بیکاری معنا دارد. بعضیها کار را فقط به معنای ریاست، میز، پست و مقام میدانند. اگر قرار باشد همه پشت میز بنشینند چه کسی باید بقیهی کارها را انجام دهد؟ بنده به عنوان معاونت امور خانواده اینجا قرار میگیرم و سیاستگذاری میکنم و این سیاستها را بخشهای اجرایی، NGOها و مردم باید اجرا کنند. یک خانم لبنانی میگفت شما ایرانیها بسیار تنپرور هستید. میگفت من اردوی دانشآموزان شما را دیدم که تمام اولیای مدرسه در خدمت بچهها بودند. میگفت در لبنان اردوهای دانشآموزان ما فعالیتی است و بچهها را بدون هیچ تجهیزاتی با خود میبریم و آنها باید همهچیز را برای خود فراهم کنند، مثلاً باید خود آنها از آب ماهی بگیرند و غذا درست کنند.من یک پیشنهادی دادم و این طرح را در شیراز پیاده کردند. زمین موات را به تعدادی از جوانان میدادند و آنها به شرط آبادانی، مالک آن زمین میشدند. این کار باید باب شود. ما زمین بایر و آمادهی کشاورزی بسیار داریم. کارآفرینی بسیار مهم است. در دولت نهم و دهم به این موضوع بسیار توجه شد، اما باز هم کم است.
چرا ما باید بعضی از اقلام اولیهی غذایی خود را از کشورهای دیگر وارد کنیم و خود تولیدکننده نباشیم؟ باید کمکهایی به مردم داده شود که بتوانند تولید و احساس مالکیت کنند. خانمها بسیار میتوانند مولد باشند و در خانههای خود میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند، آموزش ببینند، آموزش دهند و کار ایجاد کنند. باید روحیهی کارآفرینی در جامعه ایجاد شود.
راهکارهای پیشنهادی شما برای برون رفت از این بحران چیست؟
امروز وظیفهی ما این است که طبق فرمایش مقام معظم رهبری همان راهی را که آمدهایم طی کنیم. ایشان در یک سخنرانی میفرمودند ببینید دشمن چه میکند، شما همان کار را خنثی کنید. اگر علیه شما مطلب مینویسد یا میگوید، شما هم بر علیه او مطلب بنویسید یا بگویید. اگر توسط رسانه وارد میشود، شما هم توسط همان وارد شوید و اگر با هنر وارد میشود، شما هم از راه هنر وارد شوید. امروز تمام ظرفیت فرهنگی و هنری دشمنان ما بسیج شده است تا این تغییر فرهنگ ایجاد شود. ما باید تمام ظرفیت خود را باید به کار گیریم تا بتوانیم علیه ترفند دشمن مقاومت کنیم. یعنی اگر روزی تبلیغ دو فرزند را روی بستههای ما میزدند، امروز ما خلاف این شعار را استفاده و قانون فرزند سوم به بعد را لغو کنیم که الحمدلله لغو شد و قوانین دیگری را طرح کنیم و به تصویب برسانیم. یکی از بستگان به من میگفت بچهی چهارم من هنوز دفتر بیمه ندارد و آن قانون هنوز اعمال میشود که این موارد نیاز به پیگیری دارد.اگر ما در جایگاه سیاستگذاری و برنامهریزی هستیم، باید سیاستهای جمعیتی را با توجه به آمایش سرزمین کنترل کنیم. البته رشد جمعیت در برخی استانها مثلاً تهران، سمنان، مازندران منفی است که باید جدیتر با این مسئله روبهرو شد. اما در بعضی از استانها این مشکل وجود ندارد و لزومی به فعالیت فرهنگی شدید نیست، زیرا تعداد جمعیت آنها زیاد است.
اخیراً مرکز رصد وضعیت زنان و خانواده را افتتاح کردید. لطفاً کمی در مورد عملکرد این مرکز توضیح بفرمایید.
مرکز رصد با هدف رصد مسائل تأثیر گذار کشور و تحلیل و پژوهشهای مختلف بر روی آنها افتتاح شد. برخی دستگاهها سامانهای دارند و ما از آنها استفاده میکنیم و اطلاعات و آمار دقیق را از آنها میگیریم و با پژوهشی که انجام میدهیم بازخورد آن را در اختیار دستگاههای مختلف به خصوص مدیران قرار میدهیم.
مقام معظم رهبری فرمودهاند که یک مرکز عالی زنان تشکیل شود. آیا بهتر نبود این مرکز زیرمجموعه مرکز عالی تعریف میشد تا از موازی کاری جلوگیری شود؟
ما البته در حال کار روی این موضوع هم هستیم و قرار است که دستگاههای مختلف طرحهای خود را برای افتتاح مرکز عالی ارائه دهند. در حال حاضر داریم فکر کنیم که چه شکلی به این طرح کلان راهبردی زنان و خانواده دهیم که فوق قوا باشد. اینکه چگونه باشد تا قوای سهگانه زیرمجموعهی آن قرار گیرند. این مرکز رصد کاملاً میتواند کمکرسان باشد. قرار است طرحهای مختلف بررسی و بهترین طرحها خدمت مقام معظم رهبری معرفی و هر کدام که ایشان فرمودند اجرایی شود. در چنین شرایطی هر طرحی که مورد توجه قرار گیرد، مرکز رصد میتواند دربارهی آن اطلاعات دهد. مثلاً میتوانیم همزمان آمار جمعیت، طلاق و حتی تمام دانشگاهیان کشور را به صورت تفکیکشده و حتی با جدولها و طرحهای مقایسهای نیز در اختیار همه قرار دهیم..منبع: سایت برهان
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}